فرهنگ و سینما

مجسمه لزوما ثابت نیست!

ذهنیت‌گرایی در قالب مجسمه‌های انتزاعی «الکساندر کالدر» دستاورد هنر قرن بیستم است و رنگ در توسعه این مهم نقشی بسیار حیاتی دارد. او به جهان هنر که تا آن زمان مجسمه را حجمی ثابت فرض می‌کرد، فهماند که مجسمه لزوما اثر هنری ثابت نیست و می‌تواند متحرک باشد.

گزارش ایسنا با موضوع کالدر و آثار این هنرمند امریکایی، به انگیزه بیرون آوردن اثری از این هنرمند ـ با عنوان ماهی نارنجی ـ از مجموعه گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران پس از پنج سال نگهداری در مخزن و بازگشت به فضای مرکزی موزه منتشر می‌شود.

هنر به ویژه مجسمه‌سازی در نیمه دوم قرن بیستم دچار تحولات چشم‌گیری شد. ظهور رنگ در مجسمه‌های این قرن، شاخصی مهم است که خود ریشه در تحولات بنیادین مدرنیته و مدرنیسم است. انقلاب صنعتی و دسترسی به ابزار و مواد نوین، تحول در تفکرات فلسفی و تعاریف اولیه هنر، طرح نظریه‌های علمی و توسعه فضاهای شهری و راه‌های ارتباطی بخشی از این تحولات به‌شمار می‌آید.

آثار رنگین «کالدر» از طریق صفحاتی که بر پایه‌های ساکن و متحرک قرار گرفته‌اند، به واقعیتِ متغیر عصر خویش اشاره دارند و مخاطبِ خود را به درک متفاوتی از هنر دعوت می‌کنند. 

ماهی نارنجی (۱۹۴۶)، مجسمه متحرک آویخته‌ شده با اندازه ۴۴۷ در ۱۹۰ سانتی‌متر که در فضای موزه هنرهای معاصر وجود دارد، یکی از آثار کالدر، مجسمه‌ساز برجسته تجددگرای آمریکایی است. همچنین اثر دیگری از این هنرمند با عنوان گلابی خاردار (۱۹۶۴) به بلندی ۱۰ اینچ در باغ مجسمه موزه وجود دارد. این اثر با استفاده از ورق فلزی، پیچ و مهره و رنگ ساخته شده است.

ماهی نارنجی 1946
ماهی نارنجی(۱۹۴۶)

گلابی( 1964)
گلابی (۱۹۶۴)

این هنرمند علاوه بر ساخت مجسمه پایدار و متحرک، نقاشی، چاپ سنگی، ساخت جواهر، تصویرگری کتاب و صحنه‌آرایی، آثاری چون «فک در حال نمایش»، «بینی کوچولو»، «عناصر اربعه» را در کارنامه هنری خود دارد اما در هیچکدام به اندازه مجسمه‌سازی مشهور نیست. 

«کالدر» نخست کار خود را با ساختن مجسمه‌هایی از مفتول فلزی در هم پیچیده آغاز کرد اما به‌زودی راه‌های ابتکارآمیزی را در پیش گرفت. مجسمه‌های متحرک او که خود یک مهندس بود، بر اثر باد حرکت می‌کنند و برای او شهرت جهانی به همراه داشته‌اند.

می‌توان گفت ساختن مجسمه‌های متحرک هم حاصل نوعی خلاقیت در هنر مجسمه‌سازی است زیرا تا آن زمان پیش فرض این بود که هنرمند مجسمه‌ساز موظف است چیزی ثابت و استوار خلق کند.

آنچه «کالدر» می‌سازد ترکیبی زیبا و انتزاعی از تعادل و رنگ است که ساده‌ترین قوانین مکانیک را به شکل دلخواه او نگه می‌داشت. او حرکت و باد را نیز به مواد هنری مجسمه‌سازی تبدیل کرد و با توصیف دقیق جزئیات هر طرح، قابلیت ساخت و ساز دقیق‌تری از مجسمه‌ها را برای خود فراهم کرد و عناصر تحرک، تعادل و رنگ را به‌عنوان انگیزه‌های سبکی شخصی به کار گرفت. 

در سال ۱۹۶۳، کالدر کار ساخت یک استودیو رو مشرف به دره‌ی Indre را کامل کرد. او در فرانسه، در کارگاه آهن‌سازی شروع به ساخت مجسمه‌ها کرد و بیشتر آثاری را که در اواخر فعالیت هنری‌اش ساخته بود، به کمیسیون عمومی اهدا کرد.

کادلر در سال ۱۹۶۷، در حالی که ۷۸ سال داشت، در نیویورک فوت کرد.

انتهای پیام                                                                                                                          

دکمه بازگشت به بالا